09123496340 [email protected]

در مورد فضیلت زیارت ، عبدالعظیم حسنى (علیه السلام ) دو حدیث وارد شده است که مختصراً به آنها اشاره می شود:

۱٫ از امام رضا (ع) نقل شده است که فرمودند: هر کس قبر او (عبدالعظیم حسنى) (ع) را زیارت کند، بهشت بر او واجب مى شود.[۱]

۲٫ مردى از شهر رى مى گوید: در سامرا به حضور امام هادى (ع) رسیدم، آن بزرگوار از من سؤال فرمود: کجا بودى؟ عرض کردم: من به زیارت حسین بن على (ع) رفته بودم و اکنون از کربلا می آیم، آن حضرت فرمود: توجه داشته باش، اگر قبر حضرت عبدالعظیم (ع) را که نزد شما است زیارت می نمودى، مثل این بود که حسین بن على (ع) زیارت کرده باشى![۲]

بنابراین، به دلیل بیان امام دهم (ع)، پاداش زیارت حضرت عبدالعظیم (ع)، با فضیلت زیارت سیدالشهداء (ع)، مساوى است.

در این صورت، ممکن است، به خاطر مقایسه زیارت آن بزرگوار با زیارت حضرت سیدالشهداء (ع)، این مطلب مطرح شود: زیارت حضرت عبدالعظیم که، اولا نسب او با چهار واسطه به امام مجتبى (ع) می رسد، و ثانیا مبارزه و فضیلت شهادتى نداشته است، با زیارت امام حسین (ع)، که اولا خود امام معصوم است و فرزند على و فاطمه (ع) است، و ثانیا در راه خدا آن همه مصیبت­ها و رنج­ها کشیده و به فیض بزرگ شهادت رسیده، چگونه ممکن است، با هم مساوى و هم سنگ باشند؟!

براى توضیح این موضوع، دو مطلب پراهمیت، مورد بررسی و دقت قرار مى گیرد:

الف. اعتبار سند حدیث: این حدیث از نظر سند و مدرک معتبر است و بسیارى از عالمان آگاه و حدیث شناس و مورخ و فقیه، آن را در کتاب­هاى متین و ارزشمند خود آورده اند. از باب نمونه، تعدادى از کتاب­ها و نویسندگان آن، مورد توجه قرار داده می شود:

۱٫ محمد بن قولویه قمى، در کتاب کامل الزیارات، ص ۳۲۴٫

۲٫ شیخ صدوق، در کتاب ثواب الاعمال، ص ۱۲۴٫

۳٫ حاج میرزا حسین نورى، در کتاب مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۶۱۴ و ۶۶۹٫

۴٫ حاج شیخ عباس قمى در کتاب سفینه البحار، ج ۲، ص ۱۲۱٫

۵٫ حاج شیخ عباس قمى در کتاب مفاتیح الجنان، ص ۶۵۶٫

۶٫ حاج شیخ عباس قمى در کتاب منتهى الامال، ج ۱، ص ۱۷۹٫

۷٫ محمد بن على اردبیلى در کتاب جامع الرواه، ج ۱، ص ۴۶۰٫

ب. دلالت و مفهوم حدیث: از لحاظ دلالت و مفهوم نیز، جهت تبیین معناى این حدیث، مناسب است که این جهات را مورد، دقت قرار گیرد:

۱٫ اطاعت و ولایت اهل بیت (ع): اگر چه نسب عبدالعظیم حسنى (ع)، با چهار واسطه به امام حسن مجتبى (ع) می رسد و به اصطلاح وى امام­زاده است، اما نباید فراموش کرد که، وى امام­زاده بزرگوارى است، که به خاطر خلوص و اطاعت، به مقامى می رسد که، امام هادى (ع) می فرماید: انت ولینا حقا.[۳]

روى این حساب، او ولى ولى الله مى گردد و در مورد دیگر، آن حضرت به خاطر مقام علمى و بیان حدیث و نشر فرهنگ تشیع، به عبدالعظیم حسنى (ع)، سلام می رساند و از شخصیت او تجلیل به عمل مى آورد.[۴]

۲٫ بیان عظمت و تقویت عقیده: جهت دیگرى را که در تبیین این حدیث می توان مورد توجه قرار داد، این است که، ممکن است، امام هادى (ع)، نسبت به آن مردی که از شهر رى به زیارت حسین بن على (ع) مشرف شده، نظر خاصى داشته و به اصطلاح حدیث ناظر به مورد خاصى صدور یافته باشد؛ یعنى ممکن بوده آن مرد مقام حضرت عبدالعظیم را مورد توجه قرار نمی داده و نسبت به آن بزرگوار بى اعتنا و یا کم توجه بوده است و امام هادى (ع) خواسته است از این راه، از مقام والاى سیدالکریم، تجلیل کرده و اعتقاد آن مرد را تقویت نموده باشد و بدین لحاظ چنین مطلبى را درباره زیارت وى، براى آن مرد، ابراز داشته است!

علامه عالی قدر، مرحوم شیخ عبدالحسین امینى، در پاورقى کتاب کامل الزیارات می نویسد: این حدیث به خصوصیت آن راوى و آن مرد زیارت کننده، توجه خاصى دارد و معلوم مى شود، که آن شخص، نسبت به مقام حضرت عبدالعظیم (ع)، بى اعتنا بوده و از خود نسبت به آن حضرت رغبتى نشان نمی داده و از مقام و شخصیت والاى آن بزرگوار، بى اطلاع بوده است[۵]و حضرت هادى (ع) هم خواسته است، بدین وسیله، عظمت عبدالعظیم را مورد تجلیل قرار داده و معرفت آن مرد را تقویت نموده باشد.

۳٫ شرائط خاص زمان و مکان: ممکن است شرائط خاص زمانى و مکانى، سبب گردیده باشد، که امام هادى (ع) فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) را مانند فضیلت زیارت سیدالشهداء (ع) محسوب داشته و این درک فضیلت را مخصوص آن زمان قرار داده باشد؛ زیرا متوکل عباسى و برخى دیگر از حکام جور، پس از تخریب بارگاه امام حسین (ع)، براى جلوگیرى از زیارت آن بزرگوار، مأموران دژخیم و جلادى را، به مراقبت و نگهبانى گماشته بودند، که به صغیر و کبیر رحم نمى کردند و جان افراد در خطر کشته شدن قرار می گرفت و حتى زائرین زیادى را، بی رحمانه به خاک و خون کشیده بودند.[۶]

پس، حضرت هادى (ع) خواسته است، با بیان عظمت و فضیلت زیارت عبدالعظیم حسنى (ع)، جان افراد را از مرگ و خطر حفظ کرده باشد.

۴٫ تشکیل پایگاه و مرکز تبلیغ: مسئله لزوم پایگاه سازى و تشکیل مراکز تجمع نیروها و اجتماعات، موضوعى است، که به طور کلى از اخبار و احادیث به دست مى آید، روشن مى شود که ائمه اطهار (ع) دوست می­داشتند، شیعیان با هم باشند، گرد هم جمع شوند، مذاکره کنند، و براى حفظ کیان تشیع و نشر معارف و گسترش مکتب ، فعالیت هاى دینى و تبلیغى و اجتماعى داشته باشند.


[۱]. محدث نورى، مستدرک‏الوسائل ج ۱۰، ص ۳۶۸، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، ۱۴۰۸ هـ ق، وَ فِی حَوَاشِی الْخُلَاصَهِ لِلشَّهِیدِ الثَّانِی، (ره) هَذَا عَبْدُ الْعَظِیمِ الْمَدْفُونُ فِی مَسْجِدِ الشَّجَرَهِ فِی الرَّیِّ وَ فِیهِ یُزَارُ وَ قَدْ نَصَّ عَلَى زِیَارَتِهِ الْإِمَامُ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا (ع) قَالَ مَنْ زَارَ قَبْرَهُ وَجَبَتْ لَهُ.

[۲]. الإمامُ الهادیُّ (ع) لَمّا دَخَلَ علَیهِ بَعضُ‏أهلِ الرَّیّ: أینَ کُنتَ ؟ فَقُلتُ: زُرْتُ الحُسینَ (ع)، قالَ: أما إنّکَ لو زُرْتَ قَبرَ عبدِ العظیمِ عِندَکُم لَکُنتَ کَمَن زارَ الحُسینَ بنَ عَلِیٍّ (ع).